گالري عکس
جديدترين مطالب سايت


















































دیدنی و شنیدنی ها
وبگردی در اینترنت
بررسی به سریال «سهدونگ سهدونگ»
ماجراهای یك نانوایی سنگكی
در میان سریالهای مناسبتی ماه رمضان امسال، تنها یك مجموعه است كه در مضمون و ساختار خود با بقیه متفاوت است و برخلاف سریالهای ماورائی، ساختاری طنز و قصهای اجتماعی دارد. شخصیتپردازی، جنس قصه و نوع پرداخت به سوژه در مجموعه سهدونگ سهدونگ بیشباهت به سریالهای ماه رمضانی عطاران نیست بویژه كه میكوشد یك كمدی موقعیت را به تصویر بكشد. هرچند بیشترین حجم طنز بر محور كمدی فردی و طنازیهای شخصی بازیگران سوار بوده و شمایل آشنای برخی از آنها مثل سیروس گرجستانی، مرجانه گلچین و محمد كاسبی تا حدودی تازگی و بكر بودن كار را كاهش میدهد.
نصرت عشقی سالهاست در یكی از محلات تهران نانوایی سنگكی دارد و به اتفاق 3 پسرش مسعود، محمود و منصور آنجا را اداره میكند. با آمدن پرویز، شریك سهدانگ از مغازهاش ـ كه 10 سال قبل به ایتالیا رفته و حالا برای فروش سهدانگ آن به ایران آمده است ـ ماجراهایی برای این خانواده پیش میآید كه آنها تصمیم میگیرند به خارج از كشور مهاجرت كنند. در واقع سریال تلاش میكند سویه طنز قصه را در چارچوب همین قصهای كه بیان شده صورتبندی كند و از دل همین موقعیتهای بظاهر ساده، لحظات شیرین و مفرحی را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد. توجه به طبقات ساده و معمولی جامعه، دغدغههای مالی و معیشتی آنها، شلوغی خانواده و تعدد ماجراها و داستانكهایی كه در نهایت به شكل پازل وار به هم وصل میشوند، به شكلگیری این قصه كمك كرده و ماجراهایی فشرده و پی در پی را كه به صورت حلقهای درهم تنیده میشوند مبنای روایت خود قرار داده است. با این حال، شوخیهای كلامی و رفتاری این مجموعه از سطح فراتر نرفته و به نوعی بارز، تكرار مجموعههای طنز شبانه هستند كه موفقترین آنها توسط عطاران در گذشته به ثبت رسیده است؛ شوخی با چیزهای دم دستی و اشیا و اتفاقات روزمره كه ریشه در یك واقع نمایی جعلی و گاهی گل درشت داشته و گاه از شدت تكرار فاقد ظرفیتهای لازم كمیك هستند. واقعیت این است كه بازنمایی طنازانه طبقات فرودست جامعه در مجموعههای تلویزیونی كه مصادیق بارز آن اتفاقا در همین سریالهای مناسبتی قابل ردیابی است به یك زیباییشناسی كذب و جذابیت تصنعی به این نوع از مناسبات و سبك زندگی دامن میزند كه بازتابهای بیرونی آن رامی توان در كمدیهای نازل سینمایی جستجو كرد.
از جمله تمهیداتی كه برای خلق موقعیتهای طنز در سهدونگ سهدونگ در نظر گرفته شده، ایجاد شخصیتهای متعدد طنازی است كه هر كدام واجد برخی ویژگیها و خصلتهای كمیك بوده و در تعامل با یكدیگر با مزه پراكنیهایی كه میكنند به یك كمدی شلوغ و شلخته دامن میزنند كه استمرار این موقعیتها در فرآیند زمانی موجب شده تا به ضد خود بدل شوند و خاصیت كمیك را از دست بدهند. مسعود، محمود و منصور هر كدام واجد یك ویژگی شخصیتی هستند كه در تعامل با یكدیگر نیز طناز به نظر میرسند. به عبارت دیگر، در سهدونگ سهدونگ بیشتر با شوخیهای كلامی و حركتی مواجه هستیم تا طنزی كه برخاسته از این موقعیت باشد. شاید به همین دلیل است كه نوعی بیانسجامی و بینظمی در ساختار كلی درام احساس میشود.
سیروس گرجستانی و محمد كاسبی مثل همیشه هستند و البته عصبیت و تناقضهای رفتاری سیروس گرجستانی در این سریال پررنگتر شده است. مرجانه گلچین هم اگرچه تلاش میكند بازی كنترل شدهتری داشته باشد و به كاراكترهای چند سال اخیر خود نزدیك نشود، اما همچنان به تكرار خود ادامه میدهد. او بد بازی نمیكند و هنوز این شخصیت و جنس بازی طرفدار دارد، اما انگار گلچین قصد ندارد نقشهای خود را گلچین كرده و تنوع بیشتری به آن ببخشد. بازگشت دوباره او به تلویزیون و عرصه سریالسازی درخشان بوده، اما تكرار این نقشها بتدریج از این درخشش میكاهد. در ضمن بیننده با 2 دسته عمده از بازیگران روبهروست. یك طرف همین نسل میانسال و آن سو، بازیگران جوانتری كه طی سالهای اخیر خوب درخشیدهاند. جواد عزتی یكی از آنهاست كه اگرچه توانایی و ظرفیت بالایی در بازیگری دارد، اما انگار در این مجموعه دست بسته عمل كرده و موقعیت و سطح كار در حدی است كه فرصت مانور او را در طنازی میگیرد. گاهی تعدد بازیگر در یك مجموعه طنز ـ كه هركدام واجد رگههایی ازكمدی قصه هستند ـ محدودیت دراماتیكی را برای بازیگران با استعدادی مثل جواد عزتی فراهم میآورد.
سهدونگ سهدونگ، مبنای قصه خود را بر یك نقطه عطف اصلی در داستان قرار میدهد تا بر این مبنا داستانش را در یك موقعیت پارادوكسیكال روایت كند. ورود پرویز به قصه و در واقع بازگشت او ازخارج كه به قصد سهمخواهی از مالكیت نانوایی است به این نقطه عطف بدل میشود.
بهعبارت دیگر با بازگشت او به ایران و تقاضایی كه از نصرت دارد، زندگی عادی آنها در یك موقعیت بحرانی قرار میگیرد و دستخوش تغییراتی میشود، تغییراتی اجباری و از بیرون كه با شرایط درونی و خانوادگی آن منطبق شده و به شكلگیری موقعیتهای تازه و كمیك میانجامد.
بهعبارت دیگر با بازگشت او به ایران و تقاضایی كه از نصرت دارد، زندگی عادی آنها در یك موقعیت بحرانی قرار میگیرد و دستخوش تغییراتی میشود، تغییراتی اجباری و از بیرون كه با شرایط درونی و خانوادگی آن منطبق شده و به شكلگیری موقعیتهای تازه و كمیك میانجامد.
ازسوی دیگر، قصه سراغ طرح مسائل اخلاقی و انسانی بهواسطه این تمهید رفته تا ماهیت مناسبتی بودن خودرا نیز به رخ بكشد. تغییر موقعیت معیشتی انسانها، نیازهای انسانی متراكم شده و آرزوهایی كه وسوسهكننده هستند در كنار اتفاقات و رخدادهای غیرمنتظرهای كه قابل پیشبینی نیستند، ظرفیتی برای خنده و تامل در دل همین روزمرگیهای عادی ایجاد میكند. شاهد احمدلو در پرداخت به این مضمون نیز در میانه قرار گرفته و سهدونگ سهدونگ را براساس این تقسیمبندی روایت میكند. از این نظر میتوان بین فیلمهای كمدی او و این سریال نسبتی معنادار برقرار كرد و شباهتهایی یافت.
موضوع مطلب: فرهنگ و هنر
تعداد بازديد اين مطلب: 1364 تاريخ ارسال: يكشنبه 6 شهريور 1390
