به گزارش جام‌جم، ساعت چهار بامداد 13 مهر امسال مرد غريبه‌اي در تماس با سامانه 115 اورژانس شهرري از زخمي شدن يك زن در زير پل سيمان خبر داد و براي نجات او درخواست كمك كرد.

دقايقي بعد با حضور امدادگران اورژانس در محل، زن زخمي به بيمارستان شهداي هفتم تير منتقل شد و با تلاش پزشكان از مرگ حتمي نجات يافت.

مرد ميانسال كه زن زخمي را يافته بود، با احضار به مركز پليس بازجويي شد و گفت: ورزش صبحگاهي مي‌كردم كه صداي فريادهايي را از زير پل شنيدم. سراسيمه به سمت پل رفتم و ديدم يك زن زخمي شده و كمك مي‌خواهد.

ماموران پس از به هوش آمدن زن در بيمارستان، به تحقيق از او پرداختند اما زن جوان درباره حادثه حرفي نمي‌زد آنها از مددكاران بيمارستان خواستند با او صحبت كنند تا شايد زن بيمار متقاعد شده و با ماموران حرف بزند.

ردپاي شوهر در حادثه

مددكاران در گفت‌وگو با زن مجروح متوجه شدند خانواده او در شهرستان زندگي مي‌كنند و او از هشت ماه پيش كه ازدواج كرده، به تهران آمده است.

در ادامه معلوم شد، شوهرش او را با خودرو زير گرفته و با حضور در بيمارستان و ملاقات با او، تهديد كرده اگر حرفي بزند يا از او شكايت كند وي را خواهد كشت. ماموران با به دست آمدن اين اطلاعات، دوباره به تحقيق از زن جوان پرداختند.

زن جوان از شب حادثه گفت

زن مصدوم كه بشدت وحشتزده بود، به پليس گفت: هشت ماه پيش ازدواج كردم. چند ماه بعد از اين وصلت اخلاق و رفتار شوهرم تغيير كرد و مدام مرا كتك مي‌زد. خانواده‌اش هميشه در زندگي‌مان دخالت مي‌كردند و آرامش را از من گرفته بودند.

زن جوان اضافه كرد: چند بار قهر كرده و به خانه مادرم در شهرستان رفتم، اما فايده‌اي نداشت. چندي پيش او مرا تهديد كرد و به زور به يك دفترخانه در شهرري برد و خواست تا مهريه 400 سكه‌اي‌ام را به او ببخشم كه از ترس جانم، به خواسته‌اش عمل كردم. همسرم چند روز پيش از حادثه به من گفت كه از رفتارهايش پشيمان شده و مي‌خواهد گذشته را جبران كند.

او گفت، مي‌خواهد خودرويش را به نام من ثبت كند.

زن جوان در رابطه با شب حادثه يادآور شد: آن شب شوهرم گفت: بايد ابتدا براي شماره‌گذاري خودرو به جاده خاوران و سپس به دفترخانه برويم. ماجراي ثبت خودرو به نام خودم را با يكي از دوستانم در ميان گذاشته بودم. شوهرم خواست پيش از حركت طلاهايم را در خانه بگذارم و بعد به سمت جاده خاوران حركت كرديم.

وي اضافه كرد: شوهرم در نزديكي پل سيمان خودرو را متوقف كرد و از من خواست به دليل خرابي خودرو پياده شوم. چند قدمي از خودرو دور شده بودم كه يكباره او مرا زير گرفت.

زن افزود: بسختي مي‌خواستم بلند شوم كه خودرو سرعت گرفت و دوباره ضربه‌اي به من زد كه اين بار ديگر نتوانستم حركت كنم تا اين كه يك مرد رهگذر به كمكم شتافت و بعد امدادگران اورژانس نجاتم دادند. وقتي به هوش آمدم، شوهرم بدون اطلاع مسوولان بيمارستان به سراغم آمد و تهديد كرد اگر حرفي بزنم، اين بار مرا خواهد كشت.

دستگيري شوهر فراري در بيمارستان

در پي اظهارات زن نجات يافته، شوهر وي با دستور قضايي بازپرس سوري تحت تعقيب پليس قرار گرفت تا اين كه چند روز پيش وقتي به بيمارستان آمده بود تا از وضعيت همسرش باخبر شود، از سوي ماموران انتظامي دستگير شد.

متهم با انتقال به اداره 10 پليس آگاهي تهران در بازجويي با بيان اظهارات متناقض مدعي شد، همسرش دروغ مي‌گويد و نمي‌داند چه كسي قصد جان او را داشته است. تحقيق در اين زمينه ادامه دارد.