سريال‌هاي ماه رمضاني ديگر بعد از چند سال تبديل به بخشي ثابت و جدا نشدني از ماه رمضان شده‌اند. اکثر شهروندان هر کجا که باشند، با عجله خود را براي افطار به خانه مي‌رسانند؛ نه براي اين‌که حتما روزه‌شان را در خانه باز کنند، بلکه براي اين‌که به پخش سريال‌هاي ويژه اين ماه برسند.

سريال‌هاي ماه رمضاني ديگر بعد از چند سال تبديل به بخشي ثابت و جدا نشدني از ماه رمضان شده‌اند. اکثر شهروندان هر کجا که باشند، با عجله خود را براي افطار به خانه مي‌رسانند؛ نه براي اين‌که حتما روزه‌شان را در خانه باز کنند، بلکه براي اين‌که به پخش سريال‌هاي ويژه اين ماه برسند. در طول اين سال‌ها مجموعه‌هاي زيادي ساخته و پخش شده. بعضي‌ها به سرعت فراموش شده‌اند و بعضي ديگر هرگز از يادها نخواهند رفت.  بخش فراموش‌نشدني از سريال‌هايي مانند «او يک فرشته بود»، «ميوه ممنوعه»، «روز حسرت» و... شخصيت‌هاي زن ماندگار آنها هستند؛ شخصيت‌هايي مانند فرشته با بازي بهاره افشاري در «او يک فرشته بود» (که شش سال قبل پای شیطان را به تلویزیون باز کرد). يا چرا از «دينا»ي «صاحبدلان» با بازي باران کوثري نگوييم. باران کوثری با این سریال که اولین سریالش هم بود، به یک‌باره مخاطبانی فراگیرتر از مدیوم سینما پیدا کرد. نمي‌توان از عاشقانه حسن فتحي (ميوه ممنوعه) صحبت کرد و «هستي» با بازي خوب هانيه توسلي را ناديده گرفت. مرجانه گلچين، دختر مظلوم سریال «آیینه» در دهه شصت با «بزنگاه» برگشت. او که در سریال رمضانی سال قبل (زیرزمین) هم بازی کوتاهی داشت، ناگهان در این سریال وجوه طنزش را نشان داد و همه را شگفت‌زده کرد. پارسال تقابل وحشتناک امین تارخ و آتنه فقیه‌نصیری بر سر ازدواج فرزندان‌شان (که از قضا دخترعمو و پسرعمو هم بودند) تکان‌دهنده بود. او نشان داد که دیگرلیلی (آن دختر بازیگوش در سریال «خانه سبز») نیست و محمدمهدی عسگرپور هم توانست این پتانسیل را آزاد کند. بسيار نقش‌هاي به‌ياد‌‌ماندني ديگر هم در اين سال‌ها داشتيم که با شروع هر رمضان به ياد مردم مي‌آيند. به سراغ ستارگاني که قرار است اين ماه رمضان وارد زندگي ما بشوند، رفتيم.

-------------------------------------------------

خاطره اسدی

خاطره اسدی این روزها دارد اولین حضور تلویزیونی‌اش را تجربه می‌کند از بخت‌یاری او است که این اولین تجربه‌اش در جعبه جادویی در کنار بازیگران بزرگی مانند مسعود رایگان و فریبا کوثری برای سریال ویژه ماه مبارک رمضان است تجربه ثابت کرده سریال‌های مناسبتی ماه رمضان پربیننده‌ترین از دیگر سریال‌های تلویزیون هستند:

• این روزها در حال تجربه اولین کار تلویزیونی‌تان هستید، کمی از این تجربه جدید بگویید؟

به‌نظرم کار در تلویزیون چندان فرقی با سینما ندارد. تنها فرقی که دارد مخاطبش بسیار بیشتر از سینما است. چون حتی پرفروش‌ترین فیلم‌ها در سینما، چند درصد بیشتر از مردم جامعه مخاطب آن نیستند. این مساله مخاطب درباره سریال‌های ماه‌رمضان تشدید هم می‌شود.

• چه شد اصلا کار تلویزیونی قبول کردید؟

هیچ‌وقت بدم نمی‌آمد از اینکه برای تلویزیون بازی کنم و همیشه منتظر بودم نقشی، با کارگردان  و تیمی فوق‌العاده به من پیشنهاد بشود، ولی تا امسال که با آقای بهرامیان همکاری کردم تا به حال پیش نیامده بود. وقتی رفتم با آقای بهرامیان صحبت کنم مطمئن بودم این نقش برای من است هی تو دلم می‌گفتم آره این نقش مال من است چون عقیده دارم هر پیامی تو به کائنات بفرستی و همان جواب را می‌گیری و خدا را شکر درست شد.

خاطره اسدی در روزهای عکاسی، کمک زیادی کرد و پای ماجرا بود. با وجودی که به دلیل بازی در سریال و کم‌خوابی لاغر شده بود و پای راستش هم به شدت درد می‌کرد. با این حال خاطره مثل بقیه دخترها بی‌ادا و بی‌تکلف در عکاسی و مصاحبه کمک زیادی به ما کرد. او همان‌طوری هست که می‌شناختیمش.

• یکی از مشکلات شما بازیگرها گاهی ممکن است این باشد که از کا ر خودتان راضی نیستید، چیزی که حتی ممکن است شما را افسرده کند. با این جور مسائل چه طور کنار می‌آیی؟

خب، این‌ها تا پارسال بود. سال گذشته یکسری اتفاق‌هایی برای من افتاد و بعد از آن نشستم برای خودم برنامه‌ریزی کردم و به این نتیجه رسیدم به جای آرمان‌گرایی باید واقع‌گرا باشم و بهتر است در زمان حال و شرایط فعلی‌ بهترین انتخاب را بکنم. بر همین اساس سال گذشته کار طنز آخرین سرقت را بازی کردم که البته فکر می‌کنم کار خیلی خوبی بود و شک و ناراحتی برای قبولش نداشتم. اما به هر حال سعی کردم که واقع‌بین باشم و خیلی هم سخت نگیرم.

• فکر می‌کنید این واقع‌گرایید پذیرفتن زندگی در زمان حال اثر بالا رفتن سن هم هست؟

خیلی. من به جرأت می‌توانم بگویم از سه سال پیش تا الان از نظر روحی و فکری انگار 15سال بزرگتر شدم. سن که بالا می‌رود نگاه آدم به زندگی و حتی سبک زندگی تغییر می‌کند. راه‌ها و روش‌های دیگری را برای رسیدن به اهداف‌مان پیدا می‌کنیم.

•  رسیدن به اهداف امروز به جز دقت در انتخاب‌هایت دیگر چه مراقبت‌هایی از خودت می‌کردی؟

وقتی به زندگی هدفمند نگاه کنی و برای آینده برنامه داشته باشی قطعا کارهایی برای رسیدن به اهدافت انجام می‌دهی. من هم می‌خواهم بازیگری موفق باشم پس مطالعه می‌کنم،‌ فیلم می‌بینم، ورزش می‌کنم و از پوستم مراقبت می‌کنم و به سلامتی و تغذیه‌ام توجه دارم ... یعنی همه این‌ها در زندگی من هست. باورتان می‌شود حتی الان که به شدت درگیر کار «اگر فردا بیاید»هستم ورزش هم می‌کنم هر وقت بخوابم صبح نیم‌ساعت زودتر بیدار می‌شوم و ورزش می‌کنم. چون به نظرم ورزش جدای اینکه برای سلامت و کارم واجب است باعث نشاط و سرحالی‌ام می‌شود.

شاید شما هم مثل ما نمی‌دانستید متولدین مهرماه، چقدر در انتخاب‌هایشان صفر و صدی هستند. اما خاطره اسدی که یک مهرماهی واقعی است از این خصوصیت متولدین ماه مهر پرده برداشت:

• وقتی برای این کار رفتی می‌دانستی این سریال ویژه ماه مبارک رمضان است. چه احساسی داشتی از اینکه در یک کار خاص معنوی حضور داشتی؟

اینکه به هر حال کار فضای معنوی داشت و می‌دانستم با باورها و اعتقادات مخاطب ارتباط برقرار خواهد کرد خیلی تحت تأثیر قرارداد. بعد هم بیشترین سریال‌هایی که در طول سال دیده می‌شوند سریال‌های مناسبتی هستند به خصوص سریال‌های ماه مبارک رمضان.

• بین آخرین کارت تا این سریال نزدیک هشت ماه فاصله افتاده چرا اینقدر با فاصله کار می‌کنی؟

بله، من از آبان گذشته تا این سریال «اگر فردا بیاید» کار نکردم و در همین زمان چند کار تلویزیونی و سینمایی را رد کردم.

•  دقیقا سوالم همین است چرا اینقدر کم کار هستی؟

هیچ وقت به اینکه خیلی دیده شوم و رقابت کنم و ... فکر نکردم و برایم مهم نبوده. شهرت اولویت آخرم است. مشکلی که من در شروع کارم داشتم این بود که خیلی آرمان‌گرا بودم، حالا نمی‌دانم علتش چه می‌تواند باشد شاید تأثیر ماه تولدم است.

• متولد چه ماهی هستید؟

مهر. مهری‌ها حد وسط هیچ چیز را نمی‌خواهند یا صد یا صفر. یعنی ترجیح می‌دهم اگر یک چیزی قرار است در بهترین حالتش نباشد کلا نباشد. خب، دوکار اولم، دیشب باباتو دیدم آیدا و تقاطع، باعث شد این وسواس و سخت‌گیری‌ام بیشتر شود. چون دو تا نقش خیلی خوب بود برای هر دو در شروع کارم کاندید سیمرغ شدم. طبیعی است فکر کردم که خب کارهای بعدی‌ام باید از آنها خیلی بهتر باشد و من هی باید بالاتر بروم، به جای اینکه در جا بزنم یا حتی پایین‌تر بیایم. اعتقاد دیگر هم دارم که همیشه هم گفتم، هنرمند در هر شاخه هنری، در اثرش باید قسمتی از روح خودش را بگذارد و همان روحی که به کار می‌دهد باعث تفاوت در کیفیت و تأثیرگذاری اثر می‌شود.

------------------------------------------

شبنم قلی خانی

• شبنم قلی‌خانی از فضای معنوی سریال‌های ماه رمضان و علاقه‌اش به ربنای شجریان می‌گوید:

 یکی از ویژگی‌های این کار این است که کار در حال ضبط است و قسمت‌های اول در حال پخش، این خیلی به پیشرفت همه کمک می‌کند. حتی از شب‌هایی که تیزر تبلیغات کار در تلویزیون پخش شده همه بچه‌ها به تکاپو افتادند، گریم، لباس و بازیگرها همه سعی می‌کنند نواقص خود را برطرف کنند و از حس و حال ماه رمضان هم که بگویم خیلی خوب است. همه ناخودآگاه معنوی‌تر می‌شوند و فضا یک‌جورایی معنوی می‌شود. افطار کردن با گروه، شنیدن ربنای شجریان. کلام استاد شجریان (ربنا) انرژی خاصی به من می‌دهد. چون پشت این صدا یک استاد است و یک دنیا تجربه و انرژی. ماه رمضان همیشه کودکی‌ام را تداعی می‌کند، مادرم و روزه گرفتن و سفره افطاری.

• شبنم قلی‌خانی که پیش از این هم تجربه حضور در سریال‌های ماه رمضان را داشته از همکاری دوباره‌اش با علیرضا افخمی به پردیس می‌گوید:

در سریال پنج کیلومتر تا بهشت علیرضا افخمی نقش آیدا، دختر داریوش فرهنگ و پردیس افکاری را دارم. این نقش، دختری است که روحیات و اعتقاداتش با خانواده فرق دارد. یک رابطه عاطفی با پسری برقرار می‌کند. در طول داستان برای این پسر، مهدی سلوکی اتفاقی می‌افتد که همه خانواده درگیر مسائل او می‌شوند.

علیرضا افخمی مخاطب عام را خوب می‌شناسد، تمام دیالوگ‌هایی را که می‌نویسد و صحنه‌هایی را که می‌سازد از دل جامعه است، هر قشری را کامل می‌شناسد و عینا نشان می‌دهد. راجع به این کار هم خیلی تحقیق کردند.این سریال در مورد خواب دیدن و تعبیرهای گوناگون خواب است. پس با تحقیق کامل به ساخت آن مشغول شدند. بازی با داریوش فرهنگ که خودشان هم کارگردان هستند، ناخودآگاه خیلی عالی است. ایشان خیلی همراه هستند.

در دانشگاه بازیگری تدریس می‌کنم و فیلم کوتاه می‌سازم. داستان کوتاه می‌نویسم. در سایتی که دارم داستان‌ها و مطلب‌های خودم را می‌گذارم. با دوستان نقد فیلم انجام می‌دهیم و فیلم می‌بینیم. من پشت سر هم بازی نمی‌کنم چون می‌ترسم اینطوری بازیگری از دست برود. باید بعد از هر کار دو سه ماه خودم را ریکاوری کنم. به خودم و همسرم برسم. سفر برویم و باز مطالعه کنم و یاد بگیرم. دغدغه اصلی‌ام بازی کردن نیست.

----------------------------------------------

رزیتا غفاری

بزرگترین دغدغه‌ام حفظ سلامت جسمی‌ام است. برای همین خیلی در این زمینه از خودم مراقبت می‌کنم. خب می‌دانید تصویر تلویزیون خیلی با واقعیت متفاوت است. برای همین همیشه باید از خودت مراقبت کنی یا حداقل درگیری فکر‌ی‌اش را در این‌باره داری.اهل ورزش هم هستم، من مربی اسکی‌ام. اما خب اسکی یکی فصلی دارد و نمی‌تواند به عنوان ورزش همیشه باشد برای همین سعی می‌کنم با شنا و اسکی روی آب همیشه ورزش را در برنامه‌ام داشته باشم. ما بازیگران باید مراقب سلامتمان باشیم.

• رزیتا غفاری خاطرات زیادی از کارهای مناسبتی دارد. او به پردیس می‌گوید:

 اولین کار مناسبتی من، شب آفتابی بود که در ماه محرم پخش می‌شد. آن کار خیلی بیننده داشت. یعنی طیف وسیعی از مردم شب آفتابی را می‌دیدند. یادم می‌آید همان زمان با آقای بیضایی کار می‌کردم. ایشان به من گفتند من اصلا سریال نگاه نمی‌کنم اما این سریال را دنبال می‌کنم. شب آفتابی بیننده عام هم خیلی داشت. یعنی طیف متفاوتی از مردم این سریال را می‌دیدند. حتی بعضی از فقرای خیابان هم سر  پخش آن سریال دور من را می‌گرفتند و راجع به آن صحبت می‌کردند. یکی مثل من سریال دیگری بود که در ماه رمضان پخش می‌شد. آن هم سریال خیلی خوبی بود.

در سه قسمت اصلی سریال سی امین روز فکر نمی‌کنید که نقش من، نقش خیلی مهمی باشد. وقتی خودم سه قسمت را می‌خواندم بیشتر شبیه نقش حاشیه‌ای بود اما بعد شما متوجه می‌شوید که هم داستان حول محور این دختر می‌گذرد. یعنی بعد از قسمت چهارم، پنجم چنین چیزی نمود پیدا می‌کند. یعنی در واقع این نقش، نقش اول مثبت این کار است.

• اگر دوست دارید بدانید چه شد که سیما تیرانداز به جای ستاره اسکندری در سریال سی‌امین روز آمد، صحبت‌های رزیتا غفاری را با پردیس را بخوانید:

فیلمبرداری کار را شروع کردیم. فیلمنامه هفتگی به دست ما می‌رسید. اواسط کار بود که آقای شیخ‌طادی کمی مشکل پیدا کردند و رفتند، بعد آقای افشار آمدند. 

خب من قبلا با آقای افشار روزهای زیبا را کار کرده بودم برای همین با کار ایشان آشنا بودم اما به هر حال کار متفاوت شد. پیش از این با خانم تیرانداز مسابقه همکاری نداشتم. ما تقریبا هم دوره هستیم هر چند ایشان کمی از من قدیمی‌تر هستند و سابقه‌کاری بیشتری دارند. البته اول خانم ستاره اسکندری جای خانم تیرانداز بودند اما کناره‌گیری کردند.داستان سریال مربوط به فرشته خدا می‌شود. یک فرشته مددی؟ کار سال پیش ساخته شد. پارسال سریال دیگری که در آن هم باز فرشته خدا بود پخش می‌شد. برای همین کار ما پخش نشد.

• رزیتا غفاری آنقدر تجربه کار در تلویزیون را دارد که دیگر کافی است  فیلمنامه را بخواند تا بفهمد این کار به قول معروف گل می‌کند یا نه. او در این باره می‌گوید:

ماجرای همکاری من با این سریال برای ماه رمضان امسال به علاقه‌ام به کارهای آقای شیخ‌طادی برمی‌گردد. قبلا هم با ایشان زیاد کار کرده بودم. ایشان با من تماس گرفتند و گفتند کار جدیدی برای ماه رمضان گرفته‌اند. چون همسرم کار  طراحی و چهره‌پردازی می‌کند. وقتی پیشنهاد این سریال به من داده نشد هنوز فیلمنامه‌ای نوشته نشده بود، فقط سه قسمت از این سریال را نوشته بودند. به هر حال بعد از خواندن این همه فیلمنامه در این همه سال دیگر دستم آمده که در فیلمنامه چه خصوصیاتی دارد. این دیگر یک موضوع حسی است و می‌توانم بفهمم هر نقش چه سرانجامی خواهد داشت.

------------------------------------------

نفیسه روشن

• شاید راست می گویند قدیمی ها که هیچ دویی نیست که سه نشود. نفیسه روشن امسال بازی در سومین سریال ماه رمضانی اش را تجربه می کند. او در این باره به پردیس می گوید:

«اولین باری که در سریال ماه رمضانی حضور داشتم سال 86 سریال اغما بود. سال بعد از آن هم «مثل هیچ کس» را به کارگردانی آقای برزیده کار کردم. امسال هم وقتی آقای افخمی از من دعوت کردند با اینکه سر کار دیگری هم بودم، نتوانستم دعوتشان را رد کنم و پذیرفتم.
من سال ها قبل که کارم را تازه شروع کرده بودم در سریال تب سرد ایشان حضور داشتم. و خیلی خاطره خوبی از همکاری با آقای افخمی داشتم و دارم. فیلمنامه‌های ایشان را دوست دارم چرا که متن هایشان سنگین و وزین است. تجربه ثابت کرده مردم هم همیشه کارهای ایشان را پسندیده اند و استقبال کردند.

حضور در تب سرد به من که آن موقع بازیگری تازه کار بودم, خیلی کمک کرد.  سر کار اغما هم که بودیم بازنویسی نهایی فیلمنامه را ایشان انجام داده بودند. بنابراین همانطور که گفتم از آنجا که سبک کارشان را از قبل می شناختم، وقتی برای این کار از من دعوت کردند، باور نمی کنید بدون چون و چرا رفتم. هیچ سوالی نپرسیدم.

نه، پرسیدم طول نقش چقدر است و نه، پرسیدم نقش اول است یا دهم. حتی ایشان به عهده خودم گذاشته بودند که با توجه به اینکه سر کار دیگری هم هستم سر این کار بیایم یا نه. هرچقدر فکر کردم دیدم امکان رد کردن وجود ندارد و پذیرفتم. خدا را شکر از این انتخاب هم راضی هستم و مثل همیشه از کار کردن با ایشان لذت بردم و کار یاد گرفتم. امیدوار هستم مخاطبان هم این کار را دوست داشته باشند.

اما بیشترین چیزی که در این ماه به من می چسبد و از آن لذت می برم دعای ربنا است. نمی توانم بگویم چقدر لحظه اذان و دعای ربنای آن را دوست دارم. حتی در ماه های دیگر هم هروقت دعای ربنا را می شنوم ناخودآگاه یاد ماه رمضان می افتم.
البته رمضان پر از چیزهای دوست داشتنی دیگر هم هست، مثل میهمانی های شیرین افطار. هرچقدر درگیر کار باشم و اگر وقت نکنم به هیچ کدام از این میهمانی ها برسم، افطاری خانه مادرم  بزرگم را می روم

ادامه دارد

مجله پردیس / برترینها