گالري عکس
جديدترين مطالب سايت
پرنده‌ای عجیب و منحصربفرد در آلمان (+عکس)
توقیف اتومبیل مزاحمین نوامیس (+عکس)
هنر نمایی های شگفت انگیز با گچ بر روی دیوار+تصاویر!
رستورانی زیبا در آبهای اقیانوس+تصاویر
پلی عجیب با شیبی باور نکردنی!+عکس
تصاویر جالب و دیدنی از سفر به ماه
نوه کوچولوی رهبر انقلاب در نماز عید فطر+عکس
سلفی هنرمندان؛ احسان علیخانی با احسان خواجه امیری
عکسهای خفن نرگس محمدی در سال 94
میدان تجریش 114 سال پیش+عکس
مردهای جذاب سال2015+تصاویر
غیرعادی ترین نقاط توریستی جهان+ تصاویر
خودرویی اعجاب انگیز از بنز+تصاویر
بازدید از نمایشگاهی که جعل شد!
بزرگترین هتل جهان در جوار مسجدالحرام
تصاویر هنری را از درون لباس زنان ببینید
ترکیب عکس
شبنم قلی خانی کنار دریا+عکس
نبرد مارمولکهای بزرگ+تصویر
تصاویری از گلهای عجیب و غریب و زیبا
تصاویری از دره های عمیق و شگفت انگیز جهان
طراحی های زیبا برای درب ورودی ساختمان
دیدار آنجلینا جولی با اردوغان+تصویر
تمرین تیم ملی والیبال ایران و آمریکا
عکس زیبای كامبيز ديزباز در كنار دختر نازش!
بهترین عطرهای مردانه مناسب زمستان
این زن ها، مردانشان را خل می کنند!
پرنده‌ای عجیب و منحصربفرد در آلمان (+عکس)
۱۰ حیوان باهوش دنیا را بشناسید!
قبل از تمرین چه بخوریم؟
بخش مسکن از چه زمان وارد رونق می‌‌شود؟
بی‌پولی سریال معمای شاه را تعطیل کرد
شهاب حسینی از جشنواره فجر استعفا داد
پیامک های عاشقانه جدید (دی ماه 94)
تصادف رانندگی باعث نصف شدن MVM شد! (+عکس)
علت ها و راهکارهای بی میلی جنسی
دانستنی های جالب و خواندنی
مغز انسان هم هک می شود!
پژوی کلاسیک قدیمی در ایران (+عکس)
توقیف اتومبیل مزاحمین نوامیس (+عکس)
خواب راحت و دیدنی این مرد تنها روی یک طناب! + عکس
یک میوه عالی + خواص درمانی میوه خرمالو
عکس زیبای دختر کوچولوی علی کریمی + عکس
معرفی بهترین ریمل ها از نظر مصرف کنندگان
عطرهای دهۀ 90 میلادی هنوز زنده اند
مهراوه شریفی نیا تماشاچی ویژه بازی بارسلونا و سویا+ عکس
وزیر بهداشت در صف پلکان+عکس
دانشمند سه گوش استرالیایی!+ تصاویر
دستخط رهبر انقلاب در مورد تدفین شهدای غواص
کارت عروسی و گوسفندان بخت برگشته!
دیدنی و شنیدنی ها
وبگردی در اینترنت
مهریه نیوشا ضیغمی چقدر است؟+ عکس
در همه جای دنیا هنرمندها زیر ذره بین هستند به خصوص بازیگرها که مردم همیشه دوست دارند قسمت خصوصی زندگی آنها را بدانند. این کنجکاوی عمومی هم معمولا مزاحم آرامش ستاره هاست. مخصوصا وقتی ملاحظات اخلاقی کم رنگ شود و بعضی آدم ها و بعضی رسانه ها به خودشان اجازه بدهند حرمت ها را بشکنند.نیوشا ضیغمی و همسرش هم از این فضا دلخورند. از سایتی که به خاطرتسویه حساب های سیاسی سفر حج رفتن نیوشا را بهانه کرده تا بی انصافی را در حق او تمام کند. یا از نشریه ای که به شایعه  اختلاف این زوج دامن زده. اما واقعیت این نیست.  نیوشا می گوید: آرش یک همراه و تکیه گاه است و آرش پولادخان هم می گوید: من به همسرم، نیوشا افتخار می کنم. گفت و گوی خواندنی با نیوشا ضیغمی و آرش پولادخان خیلی چیزها را روشن می کند. نه فقط اینکه اختلاف آنها، فقط شایعه بود و آنها در کنار هم آرامش دارند و به این زندگی آرام افتخار می کنند؛ چیزهای دیگری هم هست که از این گفت و گو دستگیرتان می شود.

مهریه نیوشا ضیغمی چقدر است؟+ عکس

مهریه من یک سکه است

نیوشا: راستش را بخواهید مهم ترین ملاک من برای ازدواج شخصیت و ادب و احترام بود. من در بدترین شرایط نمی توانم بی ادب باشم و نمی توانستم با مردی که احترام نگذارد و بددهن باشد، ازدواج کنم.

آرش این ویژگی خوب را دارد که با احترام برخورد می کند و همراه و دوست واقعی من است. خیلی طول کشید که او را انتخاب کردم اما شرط و شروطی نگذاشتم که به زور آنها رابطه را حفظ کنم. مهریه ام یک سکه است. نمی توانم درک کنم که ۲ خانواده سر تعداد سکه با هم چانه می زنند. آیا این مهریه های نجومی باعث تداوم زندگی است؟ به دادگاه خانواده نگاه کنیم، صف دادگاه مثل صف نانوایی است. آیا این ۲ هزارها و چندهزارها ضامن ادامه یک زندگی می شود؟ به چیزهای بهتر و بالاتر بیندیشیم. اگر کسی بخواهد زندگی را حفظ کند فراتر از این عدد و رقم ها پیش می رود؛ من با آرش معامله نکردم.

دلیل اینکه دوست دارم تجربه های مختلف کاری داشته باشم باتوجه به اینکه هرکاری سختی خودش را دارد این است که زن ها همان قدر توانمند هستند و می توانند تاثیرگذار باشند که مردها می توانند

دوام زندگی مشترک ستاره ها

آرش: همه زندگی ها می توانند دوام داشته یا نداشته باشند. صنف هنرمندها به این دلیل که دیده می شوند خیلی بیشتر زیر ذره بین هستند. ربطی به سینما ندارد، شاید خیلی آدم ها در خیلی صنف ها دچار مشکلاتی در زندگی شخصی باشند اما آنها دیده نمی شوند و به نظرم چارچوبی که سالم باشد و ازدواجی که با منطق و عقل انجام بگیرد، به راحتی به مشکل برنمی خورد.

کافی است دو نفری که زندگی را با هم شروع می کنند آن را مدیریت کنند و از یکدیگر به شناخت کافی برسند، تجربه داشته باشند و حساسیت بی مورد نشان ندهند. اگر این شناخت کافی باشد تمام حاشیه ها و مشکلات به راحتی پشت سر گذاشته می  شود. من و نیوشا همکار و هم رشته نیستیم و من تاجر نقره هستم اما این هیچ ربطی ندارد که بخواهیم یکدیگر را درک نکنیم و دچار مشکل شویم.

دوست ندارم وابسته باشم

نیوشا: ۱۰سال در فضای کاری و اجتماع فعالیت کرده ام. از وابستگی صرف لذت نمی برم و اساسا انسان بلندپروازی هستم. به هرحال دلیل اینکه دوست دارم تجربه های مختلف کاری داشته باشم باتوجه به اینکه هرکاری سختی خودش را دارد این است که زن ها همان قدر توانمند هستند و می توانند تاثیرگذار باشند که مردها می توانند. اصولا خانه داری یک شغل است اما این برای من کافی نیست.  سقف خواسته هایم خیلی بلند است، این شاید خوب نیست و شاید آرش هم کلافه شود.

آرش: من اصلا از بلندپروازی نیوشا ناراضی نیستم. روح سلامت در منزل را بیشتر دوست دارم تا فقط حضور فیزیکی نیوشا را در خانه. روح همسر من آمیخته شده با جامعه و فضای بیرون و اگر زیاد در خانه باشد پژمرده می شود و سلامتی که باید داشته باشد را نخواهد داشت. روح سلامت نیوشا به زندگی من  آرامش می دهد، من نشاط همسرم را بیشتر از غذای روزانه ای که خانم ها می پزند، نیاز دارم.

من تمام وقت در خدمت نیوشا هستم!

آرش: اگر بخواهیم از دید آدمی نگاه کنیم که فقط توقعش یک زندگی معمول ایرانی باشد، بله  دورنمای آن با واقعیت فرق دارد. اما فضا و دید من از یک زندگی مشترک اصولا اینگونه نیست. چارچوب روح و روان نیوشا برایم خیلی مهم است. بقیه کارها را با هم هماهنگ می کنیم و مسئله خاصی وجود ندارد که بگویم آزارم می دهد. یک سری کارهاست که باید با تدبیر مدیریت شود. به عنوان همسر نیوشا، از تجربه ام استفاده می کنم، تمام وقت در خدمتش هستم تا کمک کنم حرکتی که می خواهد انجام دهد، با آرامش باشد.

ماجرای کلینیک پوست من چه بود؟

نیوشا: من اساسا به سلامت روح و بدن اهمیت می دهم و برایم صورت و پوست سالم و شاداب و دندان سالم نشان دهنده یک انسان خوشحال و بانشاط است. بدن و چهره نشان دهنده حال درونی است و من از ۲۲ سالگی به کارهای زیبایی پوست علاقه مند بودم. در واقع نگهداری از پوست را دوست دارم و به نظرم نباید اجازه بدهیم همه چیز خراب شود و تازه به فکر جراحی و درمان بیفتیم. به مراکز پوست مراجعه می کردم و دریکی از این مراجعاتم کار خانم دکتری را که برایم خدمات پوست انجام می داد، پسندیدم و قرار شد همکاری کنیم. متاسفانه پول خیلی چیز بدی است و آدم ها را تغییر می دهد اما من آدمی نیستم که شرافت حرفه ای را که ۱۰سال است با زحمت و ذره ذره جمع کرده ام و اعتمادی که مردم به من دارند را به راحتی از دست بدهم، چون در آن مجموعه از اسم من استفاده می شد و من هم در آن برهه زمانی به آنجا اعتقاد داشتم  و همه چیز خوب پیش می رفت.

خلاصه  شراکت آغاز شد و من از یک مراجعه کننده تبدیل شدم به یک شریک و سرمایه گذار مجموعه،اما بعد از مدتی احساس کردم کارهای این کلینیک در چارچوب عقاید من نیست و آنجا به یک تجارتخانه تبدیل شد. من دنبال مجموعه ای بودم که اگر خواهرم یا دوستم وارد آنجا می شوند همان قدر راضی شوند که وقتی من خودم به آنجا می روم. البته اگر فقط به کسب درآمد فکر می کردم این قضیه خیلی هم خوب و پولساز بود اما من به پول در آوردن به هر قیمتی اعتقاد ندارم. بنابراین از آن گروه جدا شدم و به تازگی با یکی از شرکای پزشکم که انسان محترمی است، قرار شده با هم مجموعه جدیدی را مستقل داشته باشیم. خودم کار پوست و زیبایی بلد نیستم البته دیگر تشخیص می دهم کدام کار صحیح است و کدام کار فقط کاسبی از همین جا اعلام می کنم هیچ ارتباطی با مجموعه  مذکور ندارم… درحال حاضر هیچ همکاری ای با هیچ کلینیکی ندارم. سعی می کنم این دفعه فعالیت مجموعه کاملا پزشکی و حرفه ای باشد نه بازاری. دنبال یک سرویس دهی درست هستم.

من برای پول با آرش ازدواج نکردم!

نیوشا: نکته ای که خیلی مرا آزار می دهد این است که می شنوم می گویند آرش مرا انتخاب کرده، چون نیوشا ضیغمی بازیگر هستم و من او را انتخاب کردم چون سرمایه گذار فیلم من بوده و برای پول با او ازدواج کردم. آدم ها نمی دانند که در زندگی ما چه می گذرد و به راحتی در مورد ما حرف می زنند البته منظورم مردم عادی نیست مردم اجتماع ما صادقانه با هنرمندشان برخورد می کنند و آنها را می پذیرند و بزرگ می کنند، دوستشان دارند یا حتی از هنرمند یا ورزشکاری متنفر هستند. حتی کسانی که از من متنفر هستند را دوست دارم و به آنها احترام می گذارم چون احساس می کنم نشسته اند و کلی به من فکر کرده اند و به دلیلی به تنفر از من رسیده اند. دلم می خواهد واقعا آن دلیل را بشنوم، شاید خودم متوجه آن نیستم و دیگران آزار می بینند. درون خودم یک اعتقاد شخصی برای انسان بودن دارم. من «نمی توانم» را درک نمی کنم. یعنی انسان اصلا نباید بگوید «نمی توانم». خدا هست و کائنات وجود دارد ولی روح برای انسان نقش خیلی مهمی را بازی می کند.

من هم از کره مریخ نیامده ام و به توانایی های خودم ایمان داشتم. پدرم دبیر و مادرم کارمند بازرگانی یک کارخانه بود. حتی پدرم اوایل بازیگری ام حس خوبی نداشت و بعد که دید تا این حد مصمم هستم به من کمک هم  کرد. اما من فقط یک مسئله را در نظر گرفتم «که من می توانم».

گناهی کردم که خودم را نمی بخشم

نیوشا: در ۲۲سالگی کاری کردم که هنوز هم خودم را برای آن سرزنش می کنم. آن زمان خام بودم و اشتباهی کردم که هنوز هم خودم را نمی بخشم. هرجا مشکلی برایم به وجود بیاید درون خودم می گویم، حتما دارم چوب آن اشتباه را می خورم. این را گفتم که بگویم ما هر کار نادرستی بکنیم، کائنات صد برابر آن را به ما برمی گرداند. اگر یک سیلی به ناحق بزنیم کائنات ضربه ای می زند که تا مدت ها نمی توانیم از جا بلند شویم. اگر همه ما به این اعتقاد داشته باشیم، خیلی کارها را انجام نمی دهیم. همیشه معتقدم واگذار کردن به خدا خیلی سخت است. وقتی کسی را آزار می دهید و می  گوید تو را به خدا واگذار کردم، باید بترسیم. سعی می کنم کاری کنم که شب با رضایت از خودم بخوابم و صبح که بیدار می شوم از خودم راضی باشم.

همه چیز تاریخ مصرف دارد،حتی ستاره بودن!

نیوشا: مارلون براندو با آن همه عظمت الان کجاست؟ سوپراستاری، تاریخ دارد. حتی عمر و زندگی ما یک زمان محدودی است و باید فکر کنیم که بعد از خودمان می خواهیم چه اثری به یادگار بگذاریم. فقط یک اسم یا یک اثر ماندگار؟ برای همین به کسی که از من متنفر است احترام می گذارم. حسادت را دوست ندارم و حس می کنم حسادت بخشی از انسان است و در همه ادیان تاکید شده که آن را از خودتان دور کنید. آدمی که نمی خواهد تلاش کند و گناه عدم توانایی خود را به گردن دیگران می اندازد، سرشار از حسادت می  شود. رسیدن به هرچیزی سخت است، رسیدن به قله یک کوه سخت تر است یا قدم زدن در دامنه آن کوه؟ قطعا به بالا رسیدن خیلی تلاش می خواهد و باید مسیر سختی را بگذرانی، کسی نمی تواند پول بدهد تا به آن بالا برسد. هرکسی می تواند ستاره باشد. یک خیاط ماهر، یک آشپز، یک بازیگر، یک ورزشکار… در هر رشته ای باید تلاش کنی و ستاره شدن کار راحتی نیست. فردی که شاخص می شود خلاقیت داشته و توانسته استعدادهای خود را پرورش دهد.

به راحتی هتک حرمت نکنیم

نیوشا: چندوقتی است متاسفانه اتفاق های ناخوشایندی در جامعه هنری می افتد. لادن طباطبایی چندوقت قبل در برنامه هفت حرف جالبی زد، گفت: من دختر یک خانواده هستم، مادر یک فرزند هستم و نقش های مختلفی دارم.

برای کارم زحمت کشیده ام و شبانه روز تلاش کرده ام. من ناراحت می شوم هنرمندی مثل لادن به راحتی از بازیگری خداحافظی می کند و آب از آب تکان نمی خورد. چرا باید یک هنرمند این همه رنجیده خاطر باشد و ما ناراحت نباشیم. کسی می آید و به تمام خانم های سینمای ایران توهین می کند. خانم هایی که یا مادر هستند یا همسر یا فرزند یک خانواده. آیا تهمت زدن و هتک حرمت به این خانم ها به همین راحتی است؟ این مرا آزار می دهد و دلم می شکند. این اتفاق می افتد و با یک عذرخواهی حاشیه ای همه چیز تمام می شود. این را گفتم که به اینجا برسم، خانم های بازیگر می آیند و بیانیه می دهند، ای ایها الناس! ما اگر خانه نشین شدیم و کار نمی کنیم دلیلش این است که تن به خیلی چیزها نداده ایم! منظور این خانم ها چه بوده؟ من شرعا همسر یک آدم هستم و شرم دارم از نوشته های روی سایت ها و خبرها و گاهی دلم نمی خواهد آرش بعضی از این خبرها را بخواند. شرم آور است و دلم می خواهد بگویم موفقیت دیگران را با بی عرضگی های خودمان زیرسؤال نبریم.

من و آرش واقعا خوشبختیم

نیوشا: همیشه معتقدم آدم یک بار زندگی می کند چه لزومی دارد برای خوشایند دیگران به چیزی تظاهر کنم. من ازدواج نمی کردم مگر زمانی که فردی را پیدا کنم که تمام معیارهایی که دوست دارم را داشته باشد. شغل و درآمد داشتم و زندگی ام را می کردم و می توانستم تنهایی زندگی را اداره کنم. اما وقتی با آرش آشنا شدم دیدم او یک همراه است.

با هم قدم برمی داریم، نه من سد راه او هستم نه او سد راه من. نه قرار است من بار مشکلاتم را روی دوش او بگذارم نه او روی دوش من. نه قرار است من سکوی پرواز او باشم نه او سکوی پرواز من، بنابراین در کنار هم قدم برمی داریم و زندگی ما مساوی است. اهدافی برای ۱۰سال آینده داشته و زندگی پویا را دوست داریم. من پرتوقع هستم و به بعد از امروز فکر می کنم.

در هر کاری موفق شدن سخت است

نیوشا: البته که آدم مضطرب می شود اما زندگی را برای خودم زهر نمی کنم و از لحظه هایم لذت می برم. یک کوهنورد هم در بین راه زمین می خورد، شاید پایش پیچ بخورد، خسته و کلافه می شود اما بازهم به راهش ادامه می دهد. یک روزی با  آقای مهدوی کیا با هم یک مصاحبه مشترک داشتیم؛ شما هم می دانید که نصف پسربچه ها دلشان می خواهد فوتبالیست شوند و دختربچه ها هم می خواهند بازیگر شوند اما هیچ کس نمی داند که این حرفه ها به همین راحتی به دست نمی آید. همه همان ۹۰دقیقه دویدن و همان چندساعت جلوی دوربین را می بینند. آقای مهدوی کیا می گفت من آنقدر تمرین می کردم و می دویدم که از حال می رفتم و نفس کشیدن برایم سخت می شد. برای من خیلی جالب بود و که فوتبالیست شدن این همه سخت  است. شاید آقای مهدوی کیا هم نمی دانست که بازیگر شدن چقدر سخت است. حتی یک زندگی خوب داشتن هم سخت است.

از لحظه لذت می بریم

نیوشا: امیدوار هستم. به خاطر نداشته هایم خودم را عذاب نمی دهم و معتقدم دست بالای دست زیاد است. شاید اوایل آرش جا می خورد، او درک می کند که من هم مثل بقیه آدم ها هستم،  گریه می کنم، خسته می شوم و همیشه مثل جلوی دوربین در کمال سلامت و شادابی نیستم. اعتقاد دارم اگر یک زن در اوج قدرت هم که باشد، حتی رئیس جمهور یک مملکت هم باشد باز هم نیاز دارد که به کسی تکیه کند. قبول کردم که آرش قوی تر از من است و به او تکیه کردم. او قطعا از من قوی تر است و از درون به این معتقدم. من یک زن هستم و قرار نیست یک زن که به قدرت می رسد و موفق می شود، مرد شود. باید یک زن قوی باشم.

من ادای مردها را در نمی آورم برای همین به مشکل برنمی خوریم. اگر راه بروم و بگویم من نیوشا ضیغمی هستم، قطعا او هم اعتراض می کند و می گوید هستی که هستی… مثلا یک زن با یک سوپراستار مرد ازدواج کند و هر روز بشنود که من ستاره هستم من… این من! من! اصولا ریشه  هر خانه ای را نابود می کند… اگر من شکست بخورم آرش هم شکست خورده پس دیگر نمی گویم من… ما موفق هستیم و از لحظه لذت می  بریم.

به تغییر دادن هم فکر نکنیم

نیوشا: این روزها گفتم که شایعه اختلاف ما هم هست. هر آدمی در زندگی مشترک اختلاف دارد، اما باید گفت و گو کرد و اختلافات را کنار گذاشت. ۲تا خواهر که با هم همخون هستند هم گاهی عقاید مشترک ندارند و اختلاف پیدا می کنند.

هر فردی معیاری در زندگی دارد، من صادقانه انتخاب درستی کردم و حالا پای آن هم هستم. همه چیز را همان طور که هست ببینیم و بپذیریم و به تغییر دادن آدم ها فکر نکنیم. آدم ها تا ۷سالگی شکل می گیرند و موقع انتخاب باید دقت کنی و اولویت ها را درنظر بگیری و با خودت صادق باشی…

من هم خانه داری می کنم

نیوشا: ما حاشیه امنی برای خودمان تعریف کردیم. در هر جای دنیا دوروبر هنرمندها حرف هست و برای مردم حاشیه این افراد مطرح، جالب است. این قسمت زرد را دوست ندارم و معتقدم با رفتارمان از حاشیه دوری می کنیم. من همسر مردی هستم و این نقش را پذیرفتم.

آرش هم مرا در همین  جایگاه پذیرفته ولی زمانی که سرکار نیستم، من هم ظرف می شویم و لباس های آرش را اتو می کنم، غذا درست می کنم و مهمان دعوت می کنم. انجام کارهای خانه هم لذت دارد من هم خانه داری می کنم مگر اشکالی دارد.

نیوشا واقعا معصوم است

آرش: دقیقا! ما خوشبخت هستیم و پشت پرده  ای وجود ندارد. امیدوارم من سنت شکنی کرده و ثابت کنم زندگی سینمایی می تواند دوام داشته باشد. هرچه با سختی های هنر آشنا می شوم، صبورتر و پخته تر می شوم. تجربه سینما را در این ۲، ۳سال کسب کردم و هنوز درحال کسب تجربه های جدید هستم. آدم به این ترتیب بزرگ می شود من هم شنیدم که می گویند من نیوشا را به خاطر ستاره بودن انتخاب کردم، ذهنیتی از نیوشا داشتم که بعد از ازدواج دیدم او از تصور من خیلی هم بهتر است. معصومیت و خوبی نیوشا، درست مثل صورتش است.

کار من بازار است و ما هنوز به رسوم کاسبی معتقد هستیم. در بازار اگر کسی دچار مشکل شود، بزرگان زیر پروبال او را می گیرند و همه مرام و معرفت دارند اما مشکل سینما این است که آدم ها به هم بی محبت هستند. در صورتی که هنر با احساس توام است!

توقع آدم از هنرمندها خیلی بیشتر از اینهاست چون آنها با روح و احساس کار می کنند اما در بازار روح و معرفت انگار بیشتر حکمفرماست. ای کاش سینما هم بزرگ تر و ریش سفیدی داشت، بزرگ تری که حرمت داشت. در سینما همه من هستند و به سفت کردن جایگاه خود فکر می کنند.

تایید من برای نیوشا خیلی مهم است

آرش: نیوشا اگر در روز هزارتا تائید هم بگیرد و همه دنیا از او تعریف کنند، تائید و تعریف من برایش جایگاه ویژه ای دارد.

نیوشا: دقیقا همین طور است. تحسین جامعه و مردم با تحسین آرش زمین تا آسمان متفاوت است. آدم هایی که در خانه و روابط شخصی تامین نباشند، درزندگی حرفه ای موفق نیستند و رفتارهای غیرعادی دارند.  اگر در خانه تائید شوی و در جامعه خیلی دچار مشکل نمی شوی که در خانه خلاء عاطفی داشته باشی. استار بودن یک عمر دارد پس مهم ترین قضیه همین تامین عاطفه از طرف همسر و خانواده است.  همه خستگی های روزانه ام با جمله دوستت دارم آرش از بین می رود. اگر روزی همه داشته های امروزم را نداشته باشم، تکیه گاهم، یعنی آرش به من آرامش می دهد… حرمت خانواده برایم خیلی زیاد است…

آرش: من تمام انرژی ام از خانه است. اگر همسرم خسته و غمگین باشد من هم همان مود را می گیرم. اینکه می گویند هنرمندها مودی اند، نه، همه آدم ها اینطور هستند. شاید هنرمندها حساس تر هستند. چارچوبی که سلامت باشد و تکلیف زندگی اش معلوم باشد به او کمک می کند.

نیوشا: خب، نوسانات دلار مود آرش را هم عوض می کند و من تحمل می کنم. (صدای خنده)

آرش: مردانی که تجارت می کنند به نظرم در خط مقدم جبهه هستند و امیدوارم ایرانی ها در همه جا موفق باشند. سربلندی ایران، آرزوی من است. این روزها در حال جنگ هستیم و این بحران ها همه  ما را درگیر کرده است. قدیم ها جنگ با زور بازو بود اما امروز همه در این جنگ حضور دارند. امیدوارم برای ایران بجنگیم و سربلند باشیم.

منبع: برترین ها
بازنشر:1در1

  موضوع مطلب: چهره ها و خبرها                      تعداد بازديد اين مطلب:  11527                               تاريخ ارسال:  پنجشنبه 2 آذر 1391
سلامت و بهداشت
رفع بوی بد دهان
کارت اعتباری و خطراتش
چهره واقعی همسرتان را ببینید
روزه داران+ليمو و عسل
چیپس ماده مخدر است
نكات مهم در مورد مسواك
راهنمای خرید شامپو
این نوع بینی را عمل نکنید
زوج های جوان
کاپشن جدید احمدی نژاد افتتاح شد
هفت اشتباه دختران مجرد
روشهای شادکردن خانمها
ده نکته مهم ازدواج
چه زوجهایی خوشبخت ترند؟
روشهای پیشگیری
رازهای صمیمیت بین همسران
آداب روز و شب ازدواج
دانستنی ها و داستانها
گران ترین پنت‌هاوس تهران
ثروتمندترین ایرانی دنیا
خشن ترین شهر جهان
گران ترین عکس جهان+تصویر
پردرآمدترین ورزشکار ایرانی
آرامگاه خواهر کورش کبیر
مهریه عجیب دختر تهرانی
داستان مانتوی تنگ و چسبان
آرایش و زیبایی
سلفی جذاب بازیگران سینما
تولد نوزاد فریز شده در شیراز
داشتن اندامی بی نظیر+نکته ها
خطرات سوراخ کردن بینی، لب و زبان
ماسک انار برای چین و چروک صورت
تاثیر هویج در زیبایی پوست !
استفاده از تصویر زن در تبلیغ کالا
رژیم غذایی پرکالری و پسر‌دار شدن
روانشناسی
تست ازدواج برای شما
10 نشانه مردان سوءاستفاده گر
تکنيک های ضد خجالت
روشهای جذب دیگران
نمره اعصاب شما چند است؟
با این افراد ازدواج نکنید
آموزش خواندن فكر دیگران
چگونه زندگی را ساده بگیریم؟